امير عليامير علي، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 30 روز سن داره

خاطرات خوب امیر علی

بزرگ حافظان کوچک

سلام امیر علی جان ، زمانی اینچنین می نویسم که چهارده روز از اسفند ماه سال نود سه گذشته و اینبار می خوام برات از دوست داشتنهای بی انتهام بگم و نه از درد دلهای ناگفته ام و از روزهای خوبی با تو حرف بزنم که خودت خالق اونها هستی .  از روزهایی سخن بگم که کمی رها شده ام از روزمره گیهای همیشگی ام و خیلی راحت تر می تونم خیابونارو رد کنم و بلوارها رو قدم بزنم تا به همون پارکی برسم که درختاش 1491روز سن دارند ، درست هم اندازه با روزهای رفته عمرت و سایه هاشون وسعتی داره به اندازه بی قراری های دلم . و من اونجا در کنارت بنشینم و از رازهایی بگویم که گاهی هم به چشمونم سرایت می کنه . پسر گلم ؛ وقتی اینارو میخونی شاید حافظه ات یاری...
20 بهمن 1393

تولد 4 سالگی

هی می نویسم و هی د کمه ی Delete و نگه ميدارم که این سطر سطر هایِ نوشته ام پاک بشه . یک عالم حرف تویِ دلم هست ! دوست دارم راجع به تولد 4 سالگی پسرک دوست داشتنیم مطلب به یادگار بگذارم . امیر علی جان پسرک دلبندم تا لحظاتی دیگر عقربه های  ساعت که روی هم ساعت 17:30 رو نشون خواهد داد یک سال دیگه  خواهد گذشت از آخرین باری که شمع ها رو فوت کردی و همه برات دست زدند ! سالی که گذشت سالِ فوق العاده ای بود برای جمع سه نفرمون . منو تو و مامانی . اما هر چی بود تموم شد، و من هراسم از لحظه هایِ ناشناخته ی روبروست ! از روزهایی که دارند می آیند و من ایمان دارم که روزهای خوب دیگری در راه اند . ، اما ...،   امیر علی جان ت...
14 بهمن 1393
1